نقش ايران در اپك
Monday, May 08, 2006
بر خلاف کشورهای کوچک و بی اهمیت عضو اوپک، نوسان قیمت جهانی نفت بر کشورهای پرجمعیت این سازمان، تبعات امنیتی وسیعی دارد. کشورهای کوچک به واسطه حجم کم توقعات، به هر حال قادر به مهار این نوسان هستند، اما کشورهای پرجمعیتی مثل ایران که درامد بالایی از صادرات نفت کسب می کنند، در مواجهه با نوسان اندک نرخ فروش نفت به شدت موثر می شوند و تغییر در میزان سرمایه گذاری ها، اشتغال، دستمزدها و نرخ بهره ، پس انداز و درآمد سرانه و ...، نوعی بی ثباتی در جامعه پدید می آورد. از انجا که مرزهای سیاست و اقتصاد در طول تاریخ در این کشورها شفاف و روشن نبوده است، هرگونه پدیده اقتصادی ممکن است بلافاصله نتیجه سیاسی داشته باشد، چرا که نفت در در جوامع نفت خیز بیش از هر چیز یک مقوله سیاسی است و بی دلیل نیست که هرگونه تحول در قیمت جهانی نفت، به جای درج در گوشه صفحه اقتصادی در صفحات سیاسی مطبوعات منعکس می شود.
ایران به عنوان یکی از کشورهای بزرگ و نیز یکی از موسسان اوپک، طی دهه شصت از وضع مناسبی برخوردار بود. دولت پهلوی ادعا می کرد که در سال ۲۰۰۰ کشورش ششمین قدرت بزرگ صنعتی جهان خواهد شد، اما در حوالی سال ۲۰۰۰ ایران نه تنها به چنین جایگاهی نرسید، بلکه هنوز از ضعف های شدیدی همچون بدهی خارجی، کمبود عظیم منابع مالی، تاسیسات اکتشافی و تولیدی فرسوده و کم بازده، بیکاری و تورم دو رقمی، فساد بخش دولتی، دستگاه اداری نا کارامد و دولت حجیم رنج می برد. شرایط نامساعد اقتصادی - اجتماعی ایران در آغاز قرن ۲۱ معلول مشکلات مهمی چون ۸ سال جنگ تحمیلی با خساراتی بالغ بر ۱۰۰ میلیارد تومان، بازسازی ضایعات و خرابی های ناشی از جنگ و کاهش شدید قیمت نفت از سال ۱۹۹۷ به بعد بوده است، در حالیکه شواهد نشان می دهد در صورت عدم وجود این موارد نیز ایران توانایی صعود به این جایگاه برتر را نداشت. و اگر چنین امری میسر بود، کشورهای دیگری که به مراتب درآمدهایشان بیشتر بود می بایست به چنین مرتبه ای رسیده باشند. ایران به عنوان دومین قدرت تولید کننده نفت در سازمان اوپک، نیاز های بسیار وسیع تری نسبت به برخی از کشورهای عضو همچون کویت و امارات متحده عربی کوچک و کم جمعیت دارد. ایران به فراخور نیازهای خود به دلیل جمعیت زیاد، اقلیم متفاوت و طرح های نیمه تمام فراوان همواره خواهان افزایش سهمیه خود بوده است، ولی در اواخر دهه نود نقش ایران تا حد زیادی تحت الشعاع ونزوئلا قرار گرفت چرا که این کشور همواره ۵۰٪ بیش از سهمیه خود تولید کرده است. با این حال نقش ایران حیاتی است و عدم حضورش در تصمیم گیری های اوپک به شدت محسوس خواهد بود.
ایران به عنوان یکی از کشورهای بزرگ و نیز یکی از موسسان اوپک، طی دهه شصت از وضع مناسبی برخوردار بود. دولت پهلوی ادعا می کرد که در سال ۲۰۰۰ کشورش ششمین قدرت بزرگ صنعتی جهان خواهد شد، اما در حوالی سال ۲۰۰۰ ایران نه تنها به چنین جایگاهی نرسید، بلکه هنوز از ضعف های شدیدی همچون بدهی خارجی، کمبود عظیم منابع مالی، تاسیسات اکتشافی و تولیدی فرسوده و کم بازده، بیکاری و تورم دو رقمی، فساد بخش دولتی، دستگاه اداری نا کارامد و دولت حجیم رنج می برد. شرایط نامساعد اقتصادی - اجتماعی ایران در آغاز قرن ۲۱ معلول مشکلات مهمی چون ۸ سال جنگ تحمیلی با خساراتی بالغ بر ۱۰۰ میلیارد تومان، بازسازی ضایعات و خرابی های ناشی از جنگ و کاهش شدید قیمت نفت از سال ۱۹۹۷ به بعد بوده است، در حالیکه شواهد نشان می دهد در صورت عدم وجود این موارد نیز ایران توانایی صعود به این جایگاه برتر را نداشت. و اگر چنین امری میسر بود، کشورهای دیگری که به مراتب درآمدهایشان بیشتر بود می بایست به چنین مرتبه ای رسیده باشند. ایران به عنوان دومین قدرت تولید کننده نفت در سازمان اوپک، نیاز های بسیار وسیع تری نسبت به برخی از کشورهای عضو همچون کویت و امارات متحده عربی کوچک و کم جمعیت دارد. ایران به فراخور نیازهای خود به دلیل جمعیت زیاد، اقلیم متفاوت و طرح های نیمه تمام فراوان همواره خواهان افزایش سهمیه خود بوده است، ولی در اواخر دهه نود نقش ایران تا حد زیادی تحت الشعاع ونزوئلا قرار گرفت چرا که این کشور همواره ۵۰٪ بیش از سهمیه خود تولید کرده است. با این حال نقش ایران حیاتی است و عدم حضورش در تصمیم گیری های اوپک به شدت محسوس خواهد بود.