استعفای ناگهانی یا امری قابل پیش بینی
Thursday, May 11, 2006
۹ ماه پیش جان پورتر گاس طی حکمی از سوی جرج دبلیو بوش بعنوان رئیس سیا برگزیده شد، او رئیس سیا شد تا سیا را از بی نظمی، بی آبرویی و فساد نجات دهد. اما جمعه قبل او مجبور به استعفا شد. هر چند که تمام رسانه های غربی و داخلی استعفای او را ناگهانی اعلام کردند ولی اگر کمی به فرایند اتفاقاتی که در این ۱۹ ماه رخ داد دقت کنیم در می یابیم که استعفای او امری کاملا قابل پیش بینی بود.
۱- درز اطلاعات طبقه بندی شده سیا توسط یکی از تحلیل گران سیا درباره استفاده سیا از زندان های مخفی برای بازجویی از مظنونین به تروریسم.
۲- فساد اخلاقی و مالی گاس و زیر دستان او بخصوص "داستی فوگو" که جنجال های زیادی در روزنامه های امریکایی داشته.
۳- سخنان اغراق آمیز و مضحک گاس که سوزه جوک های آمریکاییان شده است همچون " فقط من می دانم اسامه بن لادن کجاست."
۴- جان نگروپنته ، اما نگروپنته کیست؟ او هم دانشگاهی گاس در دهه ۶۰ میلادی است که بر اساس گزارش کمیسیون ۱۱ سپتامبر مبنی بر درخواست فرد قدرتمندی درحوزه امنیت و اطلاعات، به عنوان اولین رئیس اطلاعات ملی آمریکا منصوب می شود. مشکل همین است گاس رئیس سازمان اطلاعات مرکزی است و نگروپنته رئیس اطلاعات ملی آمریکا. در واقع شغل گاس از آن موقع درجه دوم محسوب می شود. اختلافات زیاد میان آن دو باعث شد که جا برای دیگری تنگ شود و باعث شود که یکی مجبور یه کناره گیری شود و او کسی نمی تواند باشد جز پورتر گاس.
۵- ایران، مطمئنا ایران همیشه برای سیاستمداران امریکایی مساله ای مهم بوده است. یک سال قبل بوش طی حکمی از گاس می خواهد که توان تسلیحاتی ایران را مورد ارزیابی قرار دهد ولی بعد از یک سال ناظرین سیاسی خبر از اشکالات زیادی در گزارش های سیا در مورد توان تسلیحاتی ایران می دهند. مطمئنا افکار عمومی جهان نمی توانند بار دیگر اشتباهاتی که در ارزیابی تسلیحاتی عراق وجود داشت را در مورد کشور دیگری پذیرا باشند. آنها نمی دانند ایران کی یه سلاح هسته ای مجهز خواهد شد؟ یک سال دیگر، دو سال دیگر، و وقتی گاس می گوید پنج یا ده سال دیگر یعنی هیچ نمی داند و فقط حدس می زند. از طرفی اختلاف عقیده درباره اینکه چه کسی عامل تصمیم گیری در ایران است باعث جدال و مباحثات فراوانی در بین سیاستمداران آمریکایی شده است . اینکه محمود احمدی نژاد رئیس جمهور محافظه کار و تند روی ایرانی در ایران تصمیم گیرنده است یا آیت الله خامنه ای رهیر جمهوری اسلامی.
با نگاهی چند باره به عوامل بالا می توان گفت گاس قربانی تغییر اساسی اوضاع سیاسی در دولت بوش است.
۱- درز اطلاعات طبقه بندی شده سیا توسط یکی از تحلیل گران سیا درباره استفاده سیا از زندان های مخفی برای بازجویی از مظنونین به تروریسم.
۲- فساد اخلاقی و مالی گاس و زیر دستان او بخصوص "داستی فوگو" که جنجال های زیادی در روزنامه های امریکایی داشته.
۳- سخنان اغراق آمیز و مضحک گاس که سوزه جوک های آمریکاییان شده است همچون " فقط من می دانم اسامه بن لادن کجاست."
۴- جان نگروپنته ، اما نگروپنته کیست؟ او هم دانشگاهی گاس در دهه ۶۰ میلادی است که بر اساس گزارش کمیسیون ۱۱ سپتامبر مبنی بر درخواست فرد قدرتمندی درحوزه امنیت و اطلاعات، به عنوان اولین رئیس اطلاعات ملی آمریکا منصوب می شود. مشکل همین است گاس رئیس سازمان اطلاعات مرکزی است و نگروپنته رئیس اطلاعات ملی آمریکا. در واقع شغل گاس از آن موقع درجه دوم محسوب می شود. اختلافات زیاد میان آن دو باعث شد که جا برای دیگری تنگ شود و باعث شود که یکی مجبور یه کناره گیری شود و او کسی نمی تواند باشد جز پورتر گاس.
۵- ایران، مطمئنا ایران همیشه برای سیاستمداران امریکایی مساله ای مهم بوده است. یک سال قبل بوش طی حکمی از گاس می خواهد که توان تسلیحاتی ایران را مورد ارزیابی قرار دهد ولی بعد از یک سال ناظرین سیاسی خبر از اشکالات زیادی در گزارش های سیا در مورد توان تسلیحاتی ایران می دهند. مطمئنا افکار عمومی جهان نمی توانند بار دیگر اشتباهاتی که در ارزیابی تسلیحاتی عراق وجود داشت را در مورد کشور دیگری پذیرا باشند. آنها نمی دانند ایران کی یه سلاح هسته ای مجهز خواهد شد؟ یک سال دیگر، دو سال دیگر، و وقتی گاس می گوید پنج یا ده سال دیگر یعنی هیچ نمی داند و فقط حدس می زند. از طرفی اختلاف عقیده درباره اینکه چه کسی عامل تصمیم گیری در ایران است باعث جدال و مباحثات فراوانی در بین سیاستمداران آمریکایی شده است . اینکه محمود احمدی نژاد رئیس جمهور محافظه کار و تند روی ایرانی در ایران تصمیم گیرنده است یا آیت الله خامنه ای رهیر جمهوری اسلامی.
با نگاهی چند باره به عوامل بالا می توان گفت گاس قربانی تغییر اساسی اوضاع سیاسی در دولت بوش است.