جنسیت گمشده

Sunday, October 21, 2007


"جنسیت گمشده" رو میشه از چندین جهت بررسی کرد. بنظرم فرخنده آقایی دغدغه ادبی در این داستان نداره و بیشتر به تابو شکنی فکر می کنه و شاید صرفا بیان مشکل گروه اندکی از مردم!
داستان پسری ترانسکسوال که می خواد عمل کنه و زن بشه و شرح مشکلات او با خانواده و جامعه پیرامون. اما من با این داستان مشکل دارم، دغدغه داستان و هدف غاییش اینه که پسره عمل کنه و زن بشه و همه چی به خیر و خوشی حل بشه و انگار چیزی نبوده و یا همون حذف کردن صورت مساله، مثل صادر کردن فتوی مبنی بر اینکه این عمل شرعیه و صادر کردن مجوز براش! همه این تلاش ها فقط برای اینه که ما میل جنسی رو دو قطبی معرفی کردیم، مرد باید به زن تمایل داشته باشه و زن هم به مرد، و جز این یعنی اون مرد و یا زن مشکل دارن و باید بنحوی مشکل اونا رو حل کرد اگر مشکلشون حل نشد باید از جامعه طردشون کرد.
من فکر نمی کنم این جنسیت، جنسیت گمشده ای باشه که فقط با تطبیقش با یکی از جنسیت هایی که عامه قبولش دارن، مشکلش حل بشه، شاید مشکل در طرز تفکر ما باشه!
پ.ن1: آدمی که جنسش شریفی نیست، هر کاریش بکنین شریفی نمیشه، همه روزهای هفته رو هم درس بخونم، دیگه جمعه ها واسه خودمه؛ واسه فیلم دیدن و رمان خوندن و بیرون رفتن و از این حرف ها... شدیدن حس می کنم هویت سازمانی من تو دانشگاه نفت شکل گرفته و احساس تعلق خاطر بیشتری به دانشگاه نفت و لوگوی وزارت نفت دارم!
پ.ن2: در مورد فیلمی که دیدم چیزی نمی نویسم چون فقط زرد بود، به چند تا فیلم خوب و مرکز خرید خوب معرفی کنید دیگه...
Powered by: Blogger