دختران ثابت قدم
Sunday, October 14, 2007

كلاسهاي 8 صبح دانشگاه كاملا اين تفاوت رو مشخص مي كنه، پسرها معمولا 10يكي در ميون دقيقه به 8 تازه از خواب بيدار ميشن، با چشمهايي پف كرده و وضعي نامطلوب ميان كلاس ولي دخترها مثل هميشه با 10 قلم آرايش جورواجور سركلاس حاضر ميشن، هميشه برام سوال بوده كه واقعا دخترا ساعت چند از خواب بيدار ميشن و اين پشتكار عجيبشون چه فلسفه اي داره!
اصلا منظورم نيست كه اين رفتار خانوم ها خوب نيست بلكه معتقدم كه كم و بيش بر اساس خوي زنانگي و غريزيه ولي نه همش! فكر مي كنم دخترها هم دوست دارن كه بعضي وقت ها راحت باشن و بدور از قيد و بند باشن، من مطمئنم كه حس شلختگي در همه آدم ها بدون استثنا وجود داره ولي اينكه چرا دخترا هميشه با اين ميلشون مبارزه مي كنن، برام سواله.
بنظرم مياد يكي از دلايلي كه چنين فرهنگي رو در دخترا ايجاد كرده، مي تونه صنعت باشه؛ شركت هاي بزرگ توليد مواد آرايشي و پوشاك. مدگرايي و تنوع گرايي جز براي منفعت صنايع بزرگ نيست، هر چند كه زبيا باشه و موافق با ميل آدمي! من فكر مي كنم اونا خيلي راحت مي تونن با ابزار رسانه هر رفتاري رو بخوان به جوامع گوناگون تزريق كنن، امروز دماغ سربالا، كمر باريك، سينه ها و باسن بزرگ مد هستش و شايد فردا يه چيزهاي ديگه!
پ.ن: اين نوشته آزاده عصاران رو خيلي پيش از اين ها خونده بودم، چند روزيه كه با ديدن چشم هاي پف كرده پسرا و در برابر خانم هاي خوش تيپ در يك كلاس هوس كردم چند خطي راجع بهش بنويسم!