احمدي ن‍ژاد و توهم

Tuesday, November 29, 2005

من دچار خفقانم،خفقان،بگذارید هواری بزنم، آی...باشماهستم! این درها را بازکنیدمن به دنبال فضایی می گردم،لب بامی،سر کوهی،دل صحرایی که در آنجا نفسی تازه کنم.آه،می خواهم فریاد بلندی بکشم ...
یکی از همراهان در سازمان ملل:«وقتي تو شروع كردي «بسم‌ا..» و «اللهم» را گفتي، من ديدم يك نوري آمد، تو را احاطه كرد و تو تا آخر در يك حصن و حصاري رفت» ، یکی به من بگه این یعنی چه؟؟؟؟؟؟؟ «اين را من خودم هم احساس كردم كه فضا يك دفعه عوض شد و همه حدود بيست‌وهفت، هشت دقيقه تمام، اين سران مژه نزدند. اين‌كه مي‌گم مژه نزدند، غلو نمي‌كنم. اغراق نيست، چون نگاه مي‌كردم، همه سران مبهوت مانده بودند. انگار يك دستي همه آنان را گرفته بود، آنجا نشانده بود.» ، این چی؟؟؟؟؟ نمی دانم شاید از آنجایی که محمدرضا پهلوی خودش را "کمربسته امام علی" می دانست و حتی معتقد بود حتی یک بار حضرت ابوالفضل او را از مرگ نجات داده ، شاید هم این آقای احمدی نژاد وقتی دیده مردم ایران اینقدر ساده هستند که به او رای می دهند می تواند باورهای مذهبی مردم رابه بازی گرفته و روش ها و سیاست های خود را به ارزشهای دینی مردم تطهیر کند . شاید هم نه ، شاید هم جناب احمدی نژاد فیلم هایی که درباره ائمه پخش شده را دیدند و فکر کردند واقعا آنها در حصاری از نور بودند و خودش را هم فردی از جنس آنان حساب می کند!!!! واقعا نمی دانم آیا در جایی آمده است که ائمه معصومین در هاله ای از نور بودند؟؟؟؟هر چند که اگر آنچنین هم بود فرقی به حال جناب احمدی نژاد نمی کرد . و اما بخش بعدی بیانات ایشان مبنی بر اینکه« اينکه می ‌گم مژه نزدند، غلو نمی ‌کنم، اغراق نيست، چون نگاه می‌ کردم، همه سران مبهوت مانده بودند» ، اصلا ممکن هست آدم از آن فاصله که فکر نکنم ۱۰ متر کمتر باشد مژه های این همه آدم را ببیند و اینکه چند بار این امر رابیان می کند که غلو نیست خود دلیلی واضح و مبرهن نه بر اینکه غلو می باشد بلکه دلیلی بر اینکه این ادعا دروغ میباشد هست، این نکته هم از یادمان نرود که ایشان در حال ایراد(احتمالا)مهمترین سخنرانی عمرشان بودند . و شاید اکنون که کتابهای زیادی درباره انواع بیماریهای روانی محمدرضا شاه می خوانیم روزی شاهد کتابی درباره بیماری خود بزرگ بینی و توهمات رئیس جمهور احمدی نژاد باشیم و شاید هزار بیماری دیگر.
Powered by: Blogger