زوال اندیشه سیاسی در ایران
Sunday, July 15, 2007
به دلایل مختلفی چند روزی نتونستم بنویسم، اما خوب حالا برگشتم و باز هم مثل قبل خواهم نوشت. از این به بعد می خوام کتاب هایی رو هم که میخونم اینجا معرفی کنم شاید به درد کسی بخوره. آخرین کتابی که خوندم و هنوز هم تحت تاثیر اون هستم اینه:زوال اندیشه سیاسی در ایران نوشته سید جواد طباطباییاین کتاب فکر کنم برای اولین بار هست که سیر تحولات تاریخی اندیشه در ایران پس از اسلام رو بررسی می کنه. طباطبایی در فصل های ابتدایی کتاب به بررسی فلسفه سیاسی در یونان می پردازه و نقش و جایگاه خرد و اندیشه را در اون ستایش می کنه. این کتاب تاریخ اندیشه پس از اسلام در ایران رو به دو مرحله قبل از خواجه نصیرالدین طوسی و بعد از اون تقسیم می کنه و مرحله اول رو چون جایگاه خرد و اندیشه در اون بیشتر از جایگاه شریعت و صوفی گری و عرفان هست اوج فلسفه سیاسی در ایران معرفی می کنه. اما مرحله دوم رو بعلت حضور عرفان و صوفی گری و پررنگ شدن شریعت و کمتر شدن جایگاه اندیشه ناب، مرحله زوال اندیشه سیاسی در ایران معرفی می کنه. طباطبایی در این کتاب 400 صفحه ای فهرست وار به بررسی فکری فیلسوفان مختلف می پردازه و اون ها رو با فیلسوفان یونانی مورد قیاس قرار میده. از نکته های برجسته این کتاب انتقاد بی باکانه از صوفی گری و عرفان در اندیشه و ادب ایرانیه که حتی مولانا و سعدی هم از زبان تند و تیز طباطبایی مصون نمی مونن. کتاب با اینکه متن تقریبا سنگینی داره ولی بسیار برای من جذاب بوده و خوندنی. این کتاب طبع انتقاد کردن رو در آدم بالا میبره.