خيانت

Thursday, May 03, 2007

سوال اینه : آيا اصلا خيانت وجود خارجي دارد يا قالب‌هاي اجتماعي و فرهنگي و اخلاقي از پيش تعريف شده آن را به ذهن انسان تحميل مي‌كند ؟‌ چرا خيانت مي‌كنيم ؟ چه عواملي ما را به اين سمت مي‌برند ؟ آيا در دنياي امروز اصلا ممكن است كه از اين عوامل اجتناب كنيم ؟ آيا اخلاق انساني به ما اجازه مي‌دهند كه بخواهيم مالك جسم و ذهن ديگري باشيم و مهم‌تر از آن آيا دو موجود انساني با تمام ظرفيت‌ها و محدوديت‌هايشان مي‌توانند تمام نيازهاي همديگر را برطرف كنند؟ و يك سوال مهم ديگر؛ آيا اين فرضيه كه چهره خيانت در دنياي امروز از حالت صرفا مردانه خارج شده و اتفاقا وجه زنانه آن در حال پررنگ‌ شدن است قابل اثبات است ؟
خیانت بنظر من زیرپا گذاشتن تعهد در حالیکه پارتنرمون نسبت به اون آگاهی نداره. حالا بسته به نوع تعهدی که با پارتنرمون داریم خیانت نسبیه. یعنی ممکنه در فرهنگی یا طبقه خاص اجتماعی یه عملی خیانت محسوب بشه ولی همون عمل در فرهنگی دیگر و رابطه ای دیگر خیانت نباشه. اما سوالات پرسیده شده در رابطه با خیانت جنسی و اون هم به همسر در یک ازدواج قانونی هست.
بنظر من آدم با ازدواج مالک جسم و ذهن دیگری نمیشه، بلکه فکر می کنم در واقع جسم و ذهن خودش رو با جسم و ذهن دیگری شریک میشه و کسی از طرفین سر خود حق نداره شخص ثالثی رو وارد این شراکت کنه. اما خیانت هست و کم هم نیست. گستردگی خیانت بیشتر در مردان هست و در زنان تازه کم کم در شهرهای بزرگ شیوع پیدا می کنه. مهمترین سوال اینه که چرا خیانت می کنیم؟ دلایلی که باعث خیانت میشه با توجه به فرهنگ و زندگی و جنسیت متفاوته. اما بطور کلی میشه همه این ها رو در دو دسته بزرگ جا داد. نخست تنوع طلبی و عدم مسئولیت پذیری و بی قید بودن و دومی عدم ارضا توسط همسر چه روحی و چه جسمی. در دسته نخست اصلا این بحث مطرح نیست که طرفین قادر به ارضای همدیگه هستن یا نه. بلکه کسی که خیانت می کند به دنبال ماجراجویی و هیجانات تازه است. البته این مورد شاید فقط در مردان باشه و زنها معمولا هنگامی که ارضا بشن به خیانت فکر نمی کنند بر عکس مردانی که حتی با داشتن احساسی خوب از کنار همسر بودن، دست رد به ماجراجویی نمی زنند. نیما یوشیج در یکی از نامه هایی که به عشقش "عالیه" می دهد این موضوع رو اذعان می کنه:
" عزيزم مي نويسي با دوازده دختر دوست هستم ؟ به من بگو در سينه ام دوازده قلب وجود دارد ؟كدام هوس بازي مي تواند در ميان محبت هاي شديد دوام پيدا كند ؟ انسان آب را مي ماند : وقتي حواسش مثل جرعه هاي اين مايع لطيف جمع شد ، به يك جا سوق پيدا مي كند . بدون ترديد هر كس يك گل را بيش از گل هاي ديگر دوست دارد . زيرا سليقه با همه ي جهات مطابقه نمي كند و محال است ذهن در اعمال خود به يك طرف بيش تر متوجه نشود. عاليه ! باور نمي كني آن گل تو باشي ؟ ..."
در واقع مردان زیادی در جامعه هستند که براحتی می توانند چندین نفر رو دوست داشته باشند، هر چند شاید یکی را بیشتر.
اما دسته دوم کسان که خیانت می کنند، کسانی هستن که در زندگی با همسرشون از لحاظ روحی یا جنسی ارضا نمیشن. اینکه چرا ارضا نمیشن می تونه دلایل مختلف داشته باشه. چند تا از دلایلی که من به ذهنم می رسه می تونه این ها باشه:
1- عدم انتخاب صحیح همسر باشه. داشتن عشقی کور یا ازدواج اجباری یا عدم شناخت می تونه به یه انتخاب ناصحیح ختم بشه.
2- رشد شخصیتی و اجتماعی یکی از طرفین در حالیکه دیگری به شخصیتی ثابت رسیده، خیلی از خانواده ها رو میشه دید که در شروع ازدواج کاملا با هم تفاهم داشتن ولی به دلایل مختلفی مثل ادامه تحصیل یکی باعث رشد شخصیتی او بشه در حالیکه دیگری درجا می زنه. اونوقت به جایی می رسن که می بینن نمی تونن همیدگه رو از لحاظ روحی ارضا کنند. مثال دیگه می تونه کار کردن مرد در جامعه که باعث رشد اجتماعی او میشه و کارکردن زن در خونه و انزوای او از جامعه پیرامون باشه.
3- عدم اطلاع رسانی و اموزش صحیح در جامعه درباره ارتباط جنسی هم می تونه باعث عدم ارضای کامل دو طرف بشه. در حالیکه حرف زدن از دستگاه جنسی مرد و زن در جامعه یک تابو به شمار میره و مرد و زن معمولا چیزی از بدن یکدیگز و نحوه ارضای دیگری نمی دانند.
4- تکراری شدن
و دلایل زیادی که من به ذهنم نمی رسه.
اینکه میشه از این عوامل اجتناب کرد یا نه، برای منی که هنوز وارد این عرصه نشدم و شاید آرمانی فکر می کنم جوابش مثبت باشه و قاطعانه بگم که میشه اجتناب کرد ولی مطمئنا ازدواج برای هر فرد تجربه منحصر به فردی به شمار میره که تا قبل از اینکه وارد اون بشی، معلوم نیست که چه اتفاقاتی بیفته.
بحث خیانت رو فهمیه خذر حیدری اینجا شروع کرد. کامنت ها رو حتما بخونین
Powered by: Blogger