فهميدم كه-2
Tuesday, September 05, 2006
چند روز بعد از سقوط c130 فهمیدم که را نوشتم، و حالا باز هم فهمیدم که:
1- . ملت ایران احمق است، چون از یک سوراخ نه یک بار، نه دوبار، نه سه بار، بلکه بارها و بارها گزیده می شود. و اینکه بگوییم ملت نمی تواند کاری بکند، حرف مفت است. همیشه و در همه حال قدرت فقط در دست توده ها بوده و لاغیر. اینکه مسئولین ایرانی احمق هستند و ملت ایران( یعنی من و تو و بقیه) ملتی شریف هستیم، گول زدن خودمان است. ملتی که عاقل باشد، توده ای که عقل داشته باشد، مطمئنا بهترین حکومت ممکن را برای خودش ایجاد می کند، و اگر این حکومتی که ما می بینیم برای ملت ایران بهترین است حکومتی که در اوج حماقت، بی شعوری، بی عقلی و ناتوانی از حل مشکلات ساده مردم بسر می برد. عیار عقل مردم ایران هم تبیین می شود. ملت به بی شعوری و یا به ادای بی شعوری عادت کرده اند. و بدترین درد برای ملتی و توده ای و گروهی عادت کردن به بدی ها و زشتی ها است. فهمیدم که ملت ایران ناتوان از حل مشکلات خویش است و یا اگر ناتوان نیست اینقدر بی شعور شده که اصلا نمی تواند ان را تشخیص دهد.
2- c130 را بخوبی یادم است. در آن نوشته هم متذکر شدم. راه دیگری برای رنگین تر شدن خون شما کشف کردم. دیگر حتما نیازی نیست مسئولی یا ثروتمندی باشید که خونتان رنگین تر از بقیه مردم باشد. اصحاب رسانه هم خونشان رنگین تر بود. آن روزه ها تلویزیون سیاه تر بود. روزنامه ها سیاه تر بودند. ولی این روزها تلویزیون حتی خاکستری نشده، دوباره سفید شد. روزنامه ها هم فقط یک روز به خودشان زحمت پوشیدن رخت سیاه بر تن دادند. فهمیدم که من و امثال من که تمام افتخار مان این است که خون هیچ صاحب زر و زوری در رگ هایمان نیست، و این روزها باید بگوییم نه خبرنگاریم، نه روزنامه نگار و نه اصحاب رسانه، من و امثال من یعنی مردم عادی، حتی مرثیه سرا هم برای مرگمان نداریم.
3- سالها پیش کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران از شهید مطهری را خواندم. این روزها بدجوری به ذهنم خطور کرده که اگر کسی کتابی به نام خدمات متقابل ایران و روسیه را بنویسد، این خدمات متقابل خواهد بود یا اتوبان یکطرفه. فهمیدم که نه غربی و نه شرقی یعنی کشک. روزگاری آگاهانه سیطره آمریکا را بر ایران قطع کردیم و حالا آگاهانه و بر آن اساس که مردم ایران باهوش ترین مردم جهان هستند ما و روسیه به هم خدمات متقابل می رسانیم.
4- همیشه تحریم ها باعث پیشرفت مردم ایران با تکیه بر خودشان شده است. هیچگاه تحریم ها خدشه ای بر مردم ایران وارد نکرده است. هیچگاه. ما اصلا محتاج کسی نبوده ایم که تحریم بخواهد مشکلی برای ما ایجاد کند. ما اینقدر زیاد هستیم که حاظر باشیم سالانه چندین نفرمان فقط در هواپیماهای قدیمی کشته شوند. بهر حال ما باید روی پای خودمان بایستیم. حالا اگر پا نداشتیم کشته می شویم. مهم این است که ما همان کاری را کنیم که فکر می کنیم خوب است. امریکا بد مطلق است. ما نباید با آمریکا رابطه داشته باشیم. و حتی نباید با انها مذاکره کنیم. چون ما باهوش ترین مردم جهان هستیم، در صورت مذاکره با آمریکا آنها بر ما مسلط خواهند شد. آنها هیچ هدفی جز ضربه زدن به اسلام ندارند. ما هواپیما نمی خواهیم. ما آمریکا نمی خواهیم. ما توپولوف می خواهیم. ما مردمی داریم که وقتی جنگ تمام شد، عزا گرفتند که ای خدا! در شهادت بسته شد. فهمیدم که خدا گر ز حکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری. در شهادت بسته نمی شود. ما توپولوف داریم. حالا اینکه چرا در شهادت ما از سرزمین کفر میاید را من نمی دانم. شاید عدو شود سبب خیر، گر خدا خواهد.
1- . ملت ایران احمق است، چون از یک سوراخ نه یک بار، نه دوبار، نه سه بار، بلکه بارها و بارها گزیده می شود. و اینکه بگوییم ملت نمی تواند کاری بکند، حرف مفت است. همیشه و در همه حال قدرت فقط در دست توده ها بوده و لاغیر. اینکه مسئولین ایرانی احمق هستند و ملت ایران( یعنی من و تو و بقیه) ملتی شریف هستیم، گول زدن خودمان است. ملتی که عاقل باشد، توده ای که عقل داشته باشد، مطمئنا بهترین حکومت ممکن را برای خودش ایجاد می کند، و اگر این حکومتی که ما می بینیم برای ملت ایران بهترین است حکومتی که در اوج حماقت، بی شعوری، بی عقلی و ناتوانی از حل مشکلات ساده مردم بسر می برد. عیار عقل مردم ایران هم تبیین می شود. ملت به بی شعوری و یا به ادای بی شعوری عادت کرده اند. و بدترین درد برای ملتی و توده ای و گروهی عادت کردن به بدی ها و زشتی ها است. فهمیدم که ملت ایران ناتوان از حل مشکلات خویش است و یا اگر ناتوان نیست اینقدر بی شعور شده که اصلا نمی تواند ان را تشخیص دهد.
2- c130 را بخوبی یادم است. در آن نوشته هم متذکر شدم. راه دیگری برای رنگین تر شدن خون شما کشف کردم. دیگر حتما نیازی نیست مسئولی یا ثروتمندی باشید که خونتان رنگین تر از بقیه مردم باشد. اصحاب رسانه هم خونشان رنگین تر بود. آن روزه ها تلویزیون سیاه تر بود. روزنامه ها سیاه تر بودند. ولی این روزها تلویزیون حتی خاکستری نشده، دوباره سفید شد. روزنامه ها هم فقط یک روز به خودشان زحمت پوشیدن رخت سیاه بر تن دادند. فهمیدم که من و امثال من که تمام افتخار مان این است که خون هیچ صاحب زر و زوری در رگ هایمان نیست، و این روزها باید بگوییم نه خبرنگاریم، نه روزنامه نگار و نه اصحاب رسانه، من و امثال من یعنی مردم عادی، حتی مرثیه سرا هم برای مرگمان نداریم.
3- سالها پیش کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران از شهید مطهری را خواندم. این روزها بدجوری به ذهنم خطور کرده که اگر کسی کتابی به نام خدمات متقابل ایران و روسیه را بنویسد، این خدمات متقابل خواهد بود یا اتوبان یکطرفه. فهمیدم که نه غربی و نه شرقی یعنی کشک. روزگاری آگاهانه سیطره آمریکا را بر ایران قطع کردیم و حالا آگاهانه و بر آن اساس که مردم ایران باهوش ترین مردم جهان هستند ما و روسیه به هم خدمات متقابل می رسانیم.
4- همیشه تحریم ها باعث پیشرفت مردم ایران با تکیه بر خودشان شده است. هیچگاه تحریم ها خدشه ای بر مردم ایران وارد نکرده است. هیچگاه. ما اصلا محتاج کسی نبوده ایم که تحریم بخواهد مشکلی برای ما ایجاد کند. ما اینقدر زیاد هستیم که حاظر باشیم سالانه چندین نفرمان فقط در هواپیماهای قدیمی کشته شوند. بهر حال ما باید روی پای خودمان بایستیم. حالا اگر پا نداشتیم کشته می شویم. مهم این است که ما همان کاری را کنیم که فکر می کنیم خوب است. امریکا بد مطلق است. ما نباید با آمریکا رابطه داشته باشیم. و حتی نباید با انها مذاکره کنیم. چون ما باهوش ترین مردم جهان هستیم، در صورت مذاکره با آمریکا آنها بر ما مسلط خواهند شد. آنها هیچ هدفی جز ضربه زدن به اسلام ندارند. ما هواپیما نمی خواهیم. ما آمریکا نمی خواهیم. ما توپولوف می خواهیم. ما مردمی داریم که وقتی جنگ تمام شد، عزا گرفتند که ای خدا! در شهادت بسته شد. فهمیدم که خدا گر ز حکمت ببندد دری ز رحمت گشاید در دیگری. در شهادت بسته نمی شود. ما توپولوف داریم. حالا اینکه چرا در شهادت ما از سرزمین کفر میاید را من نمی دانم. شاید عدو شود سبب خیر، گر خدا خواهد.