مصباح يزدي و استعمار نو
Thursday, June 08, 2006
حتما درباره استعمار نو شنیده اید. استعمارگران بزرگ جهان در اواسط قرن 19 به این نتیجه رسیدند که نمی توانند به شیوه های گذشته به استعمار کشور های ضعیف بیردازند. بنابراین به این نتیجه رسیدند باید برای ادامه استعمار به شیوه های جدید روی آوردند. آنها به این نتیجه رسیدند که باید حضور فیزیکی خود را در مستعمره ها حذف کنند و نباید دیگر خودشان به حکومت در آن کشورها ادامه دهند بلکه باید فردی از مردم همان کشور را به حکومت برسانند که در ظاهر عنصری داخلی باشد ولی وابستگی های سیاسی و افتصادی به آنها داشته باشد. آنها توانستند با این روش زمان استعمار خویش را افزایش دهند و از نارضایتی ها در داخل مستعمره ها بطور موقت بکاهند.
اما ایران امروز، آبستن سرگذشتی عجیب برای آخوند ها است.
در قبل از 1342 آنها فقط رهبر مذهبی مردم بودند وبدین جهت از محبوبیت خاصی بین مردم برخوردار بودند. از 1342 تا 1357 آنها رهبری سیاسی مردم را در مبارزات با حکومت شاه در اختیار گرفتند هر چند قدرت اجرایی را در اختیار نداشتند. در همان زمان رهبری مذهبی مردم نیز با آنان بود و آنها همچنان در نزد مردم محبوب بودند چون در تلاش برای ساقط کردن حکومتی که نارضایتی های زیادی در بین مردم ایجاد کرده بود همگام با مردم بودند. از سال 1357 تا1370 آنها هم فدرت اجرایی و هم رهبری سیاسی و هم رهبری مذهبی مردم را در اختیار داشتند و همجنان جایگاه انها بین مردم مطلوب به نظر می رسید. اما از این به بعد بود که کم کم اعتبار خود را در نزد مردم از دست دادند و هر روز بر مخالفین آنها در بین مردم اضافه می شد هر چند که مردم چه بخاطر باور های مذهبی و چه بخاطر ترس از دستگاه حاکم معترض نمی شدند اما این آتش زیر خاکستر حتی با وجود سوپاپی چون خاتمی در تیرماه 78 خود را نشان می دهد. از این روز به بعد وضعیت معلوم بود آنها دیگر محبوب نبودند. و حتی بخاطر اینکه آنها رهبری مذهبی مردم را در اختیار داشتند دین گریزی در مردم نیز رشد روز افزونی داشت .اما آنها زیرک تر از آنی هستند که فکر می کنیم؛ استراتژیست های آنها طرحی ارایه دادند که شباهت های زیادی با استعمار نو دارد. بر اساس این طرح روحانیون تدریجا پست های مهم را رها کرده و در عوض آن غیر روحانیونی بر پست های مهم تکیه خواهند زد که وابستگی کامل به روحانیت داشته باشند. آنها می خواهند با این کار و در طی چندین سال محبوبیت سابق آخوندها را که در اثر نارضایتی مردم از نارسایی های دستگاه حکومتی به کمترین حد خود رسیده است برگردد . بطور حتم استراتژیست اول دستگاه حاکم مصباح یزدی است که در حال قانع کردن روحانیون است که به انجام نقش های پشت پرده بسنده کنند و اگر کسی خواسته او را نپذیرد او را به هر روشی که بتواند وادار به این کار می کند حتی اگر این فرد هاشمی باشد. او از بالاتر از هاشمی حمایت می شود .
اما ایران امروز، آبستن سرگذشتی عجیب برای آخوند ها است.
در قبل از 1342 آنها فقط رهبر مذهبی مردم بودند وبدین جهت از محبوبیت خاصی بین مردم برخوردار بودند. از 1342 تا 1357 آنها رهبری سیاسی مردم را در مبارزات با حکومت شاه در اختیار گرفتند هر چند قدرت اجرایی را در اختیار نداشتند. در همان زمان رهبری مذهبی مردم نیز با آنان بود و آنها همچنان در نزد مردم محبوب بودند چون در تلاش برای ساقط کردن حکومتی که نارضایتی های زیادی در بین مردم ایجاد کرده بود همگام با مردم بودند. از سال 1357 تا1370 آنها هم فدرت اجرایی و هم رهبری سیاسی و هم رهبری مذهبی مردم را در اختیار داشتند و همجنان جایگاه انها بین مردم مطلوب به نظر می رسید. اما از این به بعد بود که کم کم اعتبار خود را در نزد مردم از دست دادند و هر روز بر مخالفین آنها در بین مردم اضافه می شد هر چند که مردم چه بخاطر باور های مذهبی و چه بخاطر ترس از دستگاه حاکم معترض نمی شدند اما این آتش زیر خاکستر حتی با وجود سوپاپی چون خاتمی در تیرماه 78 خود را نشان می دهد. از این روز به بعد وضعیت معلوم بود آنها دیگر محبوب نبودند. و حتی بخاطر اینکه آنها رهبری مذهبی مردم را در اختیار داشتند دین گریزی در مردم نیز رشد روز افزونی داشت .اما آنها زیرک تر از آنی هستند که فکر می کنیم؛ استراتژیست های آنها طرحی ارایه دادند که شباهت های زیادی با استعمار نو دارد. بر اساس این طرح روحانیون تدریجا پست های مهم را رها کرده و در عوض آن غیر روحانیونی بر پست های مهم تکیه خواهند زد که وابستگی کامل به روحانیت داشته باشند. آنها می خواهند با این کار و در طی چندین سال محبوبیت سابق آخوندها را که در اثر نارضایتی مردم از نارسایی های دستگاه حکومتی به کمترین حد خود رسیده است برگردد . بطور حتم استراتژیست اول دستگاه حاکم مصباح یزدی است که در حال قانع کردن روحانیون است که به انجام نقش های پشت پرده بسنده کنند و اگر کسی خواسته او را نپذیرد او را به هر روشی که بتواند وادار به این کار می کند حتی اگر این فرد هاشمی باشد. او از بالاتر از هاشمی حمایت می شود .