گورستان آمریکا
Thursday, June 15, 2006
اگر تولید نفت از میادین نفتی به همین ترتیب ادامه یابد؛ در کمتر از 30 سال آینده نفتی در میادین نفتی کشف شده جهان باقی نمی ماند جز در خلیج فارس. در واقع حاکم جهان کسی خواهد بود که بر نفت خلیج فارس تسلط داشته باشد. و آمریکا همیشه می خواست و می خواهد چنین نقشی داشته باشد.
انفجارات 11 سپتامبر بهانه خوبی بود تا آمریکا تحت عنوان مبارزه با تروریسم و مبارزه با گروه مسلمان افراطی طالبان و بن لادن که در اصل آموزش دیده و دست پرورده خود آمریکا بودند کار را شروع کند ، لذا به بهانه مقابله با تروریسم به افغانستان حمله کرد و آن کشور را به اشغال نظامی خود در آورد و دولت جدید و به قول خودش دمکراتیک کرزای را برای مردم افغانستان به ارمغان آورد.
آمریکایی ها دوست دارند تا هرگونه عمل پارتیزانی در افغانستان به طالبان نسبت داده شود، اما شواهدی موجود است مبنی بر اینکه منبع این نوع عملیات وسیعتر شده است. ترکیب طالبان، القاعده، جنگ سالاران افغانی و گروههای جنگ طلب پاکستانی نشان میدهد که حرکتی سازمان یافته با پایگاههای گسترده در پرورش است که کاملا از خود طالبان هم فراتر رفته است. هدف مشترک و کلیدی همه ی آنها حمله به نیروهای آمریکایی حاضر در افغانستان و نیز نظامیان انگلیسی که اخیرا خود را در استان جنوبی هیلمند ( Helmand) مستقر ساخته اند میباشد. آنها هنوز هم در افغانستان مشکل دارند.
آمریکا در سناریوی رسیدن به مهمترین منبع فسیلی جهان و با در دست داشتن پرچم دفاع از حقوق بشر و آزادیهای ملل جهان و بعنوان ارباب همه کشورها در همسان سازی دولتهای خاور میانه طبق الگوی از پیش تعیین شده حرکت می کند ، این حرکت طبق برنامه ریزی انجام شده و به بهانه مبارزه با تروریسم و آزادی ملتها از ستم حاکمان جبار آعاز شده است . اول از افغانستان شروع شد و بعد نوبت عراق.
بوش به بهانه تجاوز گری صدام و انهدام سلاحهای کشتار جمعی به عراق حمله کرد و علی رغم سخنرانیهای مسئولین عراق که می گفتند عراق گورستان آمریکاییها می شود ، در مدت کوتاهی کلیه تاسیسات زیر بنایی عراق را بمباران و منهدم ساخت و آن کشوررا اشغال نظامی کرد و دولت جدید عراق را روی کار آورد.
البته یاد آوری یک نکته لازم است که آمریکا علاوه بر اقتدار نظامی خود برای اشغال کشورها از عامل مهم تری همچون نا رضایتی مردم از مسئولین آن کشور بیشترین استفاده را می نماید ، می بینیم بعد از بمباران و موشک باران کشورها و سقوط رژیم حاکم، نیروهای متجاوز بدون هیچ مقاومتی از سوی مردم و بعضا با استقبال آنها ، در آن کشور وارد می شوند.
سه سال از آن تاریخ می گذرد اما عدم امنیت در عراق یک مساله طبیعی است و بسیاری از مادران عراقی و قتی فرزندانشان از منزل خارج می شوند مطمئن نیستند که آیا دوباره سالم بازخواهند گشت یا نه؟ گروه های تروریستی دست بالا را دارند و آشوب طلبان و غارت گران بسیاری از جنایات را در عراق آفریده اند. در همین فضای بحران زده بسیاری از کشتارهای دست جمعی از جمله کشتن آیت الله حکیم به همراه بیش از دویست نفر دیگردر شهریور هشتادو سه، بمب گذاری های سریالی در مراسم عاشورای هشتاد و دو و آخرینش نیز تخریب حرم امام هادی و امام عسگری رخ داده است. رسوایی های زندان گوانتانامو و همچنین انتشار عکس های تجاوز سربازان آمریکایی به زنان عراقی خشم جهانی را بر علیه آمریکا بر انگیخته و افکار عمومی جهان را کاملا تحت تاثیر قرار داده است.
بعد از به قدرت رسیدن حماس در فلسطین؛ دولتی شیعه در عراق بر روی کار آمده است که دوستی نزدیکی با جمهوری اسلامی دارد و این نشان می دهد امریکا نتوانسته است به اهداف خویش در عراق برسد. قدرت ایران در منطقه هر روز افزوده می شود و همانطور قدرت آمریکا کم می شود. گزارش سیا درباره جنگ عراق خواندنی است. در جایی از گزارش آمده است که تصمیم حمله به عراق احمقانه ترین تصمیمی است که یک رئیس جمهور آمریکا در طول دوران جمهوری امریکا گرفته است. همچنین اعترافات بوش مبنی بر اینکه ما اشتباهاتی در عراق داشته ایم سفرهای ناگهانی رامسفلد، رایس و حالا بوش نشان می دهد آنها نمی دانند که چه باید کنند، آنها این روزها فقط به فکر فرارند اما نمی دانند چطور.
انفجارات 11 سپتامبر بهانه خوبی بود تا آمریکا تحت عنوان مبارزه با تروریسم و مبارزه با گروه مسلمان افراطی طالبان و بن لادن که در اصل آموزش دیده و دست پرورده خود آمریکا بودند کار را شروع کند ، لذا به بهانه مقابله با تروریسم به افغانستان حمله کرد و آن کشور را به اشغال نظامی خود در آورد و دولت جدید و به قول خودش دمکراتیک کرزای را برای مردم افغانستان به ارمغان آورد.
آمریکایی ها دوست دارند تا هرگونه عمل پارتیزانی در افغانستان به طالبان نسبت داده شود، اما شواهدی موجود است مبنی بر اینکه منبع این نوع عملیات وسیعتر شده است. ترکیب طالبان، القاعده، جنگ سالاران افغانی و گروههای جنگ طلب پاکستانی نشان میدهد که حرکتی سازمان یافته با پایگاههای گسترده در پرورش است که کاملا از خود طالبان هم فراتر رفته است. هدف مشترک و کلیدی همه ی آنها حمله به نیروهای آمریکایی حاضر در افغانستان و نیز نظامیان انگلیسی که اخیرا خود را در استان جنوبی هیلمند ( Helmand) مستقر ساخته اند میباشد. آنها هنوز هم در افغانستان مشکل دارند.
آمریکا در سناریوی رسیدن به مهمترین منبع فسیلی جهان و با در دست داشتن پرچم دفاع از حقوق بشر و آزادیهای ملل جهان و بعنوان ارباب همه کشورها در همسان سازی دولتهای خاور میانه طبق الگوی از پیش تعیین شده حرکت می کند ، این حرکت طبق برنامه ریزی انجام شده و به بهانه مبارزه با تروریسم و آزادی ملتها از ستم حاکمان جبار آعاز شده است . اول از افغانستان شروع شد و بعد نوبت عراق.
بوش به بهانه تجاوز گری صدام و انهدام سلاحهای کشتار جمعی به عراق حمله کرد و علی رغم سخنرانیهای مسئولین عراق که می گفتند عراق گورستان آمریکاییها می شود ، در مدت کوتاهی کلیه تاسیسات زیر بنایی عراق را بمباران و منهدم ساخت و آن کشوررا اشغال نظامی کرد و دولت جدید عراق را روی کار آورد.
البته یاد آوری یک نکته لازم است که آمریکا علاوه بر اقتدار نظامی خود برای اشغال کشورها از عامل مهم تری همچون نا رضایتی مردم از مسئولین آن کشور بیشترین استفاده را می نماید ، می بینیم بعد از بمباران و موشک باران کشورها و سقوط رژیم حاکم، نیروهای متجاوز بدون هیچ مقاومتی از سوی مردم و بعضا با استقبال آنها ، در آن کشور وارد می شوند.
سه سال از آن تاریخ می گذرد اما عدم امنیت در عراق یک مساله طبیعی است و بسیاری از مادران عراقی و قتی فرزندانشان از منزل خارج می شوند مطمئن نیستند که آیا دوباره سالم بازخواهند گشت یا نه؟ گروه های تروریستی دست بالا را دارند و آشوب طلبان و غارت گران بسیاری از جنایات را در عراق آفریده اند. در همین فضای بحران زده بسیاری از کشتارهای دست جمعی از جمله کشتن آیت الله حکیم به همراه بیش از دویست نفر دیگردر شهریور هشتادو سه، بمب گذاری های سریالی در مراسم عاشورای هشتاد و دو و آخرینش نیز تخریب حرم امام هادی و امام عسگری رخ داده است. رسوایی های زندان گوانتانامو و همچنین انتشار عکس های تجاوز سربازان آمریکایی به زنان عراقی خشم جهانی را بر علیه آمریکا بر انگیخته و افکار عمومی جهان را کاملا تحت تاثیر قرار داده است.
بعد از به قدرت رسیدن حماس در فلسطین؛ دولتی شیعه در عراق بر روی کار آمده است که دوستی نزدیکی با جمهوری اسلامی دارد و این نشان می دهد امریکا نتوانسته است به اهداف خویش در عراق برسد. قدرت ایران در منطقه هر روز افزوده می شود و همانطور قدرت آمریکا کم می شود. گزارش سیا درباره جنگ عراق خواندنی است. در جایی از گزارش آمده است که تصمیم حمله به عراق احمقانه ترین تصمیمی است که یک رئیس جمهور آمریکا در طول دوران جمهوری امریکا گرفته است. همچنین اعترافات بوش مبنی بر اینکه ما اشتباهاتی در عراق داشته ایم سفرهای ناگهانی رامسفلد، رایس و حالا بوش نشان می دهد آنها نمی دانند که چه باید کنند، آنها این روزها فقط به فکر فرارند اما نمی دانند چطور.